پرهام

روز ٩ مهر بود که با مامان و بابا واسه یه سفر کاری از شیراز به مقصد تهران حرکت کردیم .جاتون خالی که من چقدر اذیت کردم . در راه برگشتن یه روز رو اصفهان موندیم و من یه سر بازار امام رفتم و سوار درشکه شدم.در ضمن بیرونی هم خوردم با دوغ که کلی خوشمزه بود جای شما سبز.         ...

سلام . بالاخره از بعد از یک ماه شب بیداری تونستم وسایل تولد پرهام رو جمع و جور کنم . خلاصه اینم عکس های تولد زندگی من با تم باب اسفنجی عکس ها رو در ادامه مطالب می تونید ببینید. فلش سر در منزل خوشامد گویی ریسه ها   یه عکس کوچولو از میوه این هم از ژست زیبای آقا پرهام حالا آقا پرهام اسفنجی و کیک (تاجش رو هم خودم درست کردم ) جذبه رو !!!!!!!!!!!!!! کارت تشکر(طراحی ، ساخت و ........... کار مامان پرهام ) پشت پاکت روی پاکت روی کارت داخل کارت این هم مامان و بابای پرهام (کادوی تولد از طرف مامان و بابا میکروفون ) بفرمایید شام ( پیراشکی و سالاد ماکارو...

    ...

...

سلام دیشب عقد خاله نجمه دختر دایی مامانم بود من هم کلی خوش تیپ کرده بودم کلی هم رقصیدم و خوش گذروندم جای همه شما خالی بود عکس هاش در زیر هست میتونید ببینید. ...

سلام امروز 10 شهریور تولد من بوده وایییییییییییییییی نمیدونید چقدر همه چیز خوشکل بود من هم خیلی خوش اخلاق بودم!!!!!!! همه چیز شکل مک کویین بود حتی لباس تن من. راستی بگم که همه چیزهای تزیینی ررو مامانم درست کرده بود از طراحی گرفته تا مونتاژ لیوان و نی و قاشق و چنگال و کلاه من و ....... .ولی شام رو با کمک پدر و مامان جون عزیزم درست کردیم. خوب این از عکس درب خونه که واسه خوشامد گویی زده بودیم میز کیک 2تا عکس هم از وسایل شام عکس کیک مک کویین پرهام و مامان در حال بریدن کیک میز شام محتوی لازانیا و سالاد الویه میز دسر ...

                                                با سلام به تمام دوستان عزیزم . من الان تقریبا 6 روز هستش که تحت آموزش رفتن به دستشویی هستم . مامان این پروژه بزرگ رو از روز 10 تیر با شروع 22 ماهگی بنده اغاز کرده و خداییش خیلی سر این قضیه زحمت کشیده . اول با لگن کودکانه آموزش رو شروع کرد ولی بنده زیر بار نرفتم و الان مامان تقریبا هر 30 دقیقه یکبار من رو به دستشویی می بره تا جیش کنم ،من هم حسابی یاد گرفتم و بع...

سلام روز پدر رو به همه باباها تبریک میگم، به خصوص :   بابا ی عزیز خودم     پدرها سکوت می‌کنند نمی‌توانند وقتی ناراحت هستند گریه کنند و بهانه بگیرند آن‌ها نمی‌توانند به تو بگویند من رو بغل کن تا آروم بشم نمی‌توانند بگویند دلشان می‌خواهد در آغوش تو گریه کنند ممکن است خیلی تو را دوست داشته باشند اما نمی‌توانند صداشون رو مثل دختر بچه‌ها کنند و جیغ بزنند و بگویند عاشقتم... او همه‌ی این‌ها را قورت می‌دهد که بگوید یک  پدر  است یک آدم محکم که می‌تواند تکیه‌گاهت باشد اما شما به ...

سلام امروز اومدم تا شعر هایی رو که با کمک مامان جون و مامانم وبابایی یاد گرفتم رو  تیتر وار واستون بذارم قور باغه قر قرو ،جوجه جوجه طلایی ، توپ قلقلی ،تاب تاب عباسی ، پیشی پیشی مامانم در ضمن تا الان 24 کلمه انگلیسی به فارسی هم بلد شدم. ...